script type="text/javascript" src="http://www.tool.4tools.ir/tools/zibasaz-flash/6.js">
السلام علیک یا امام زین العابدین ( ع ) حقیقت اسلام چیست؟...بحث هزاران سال عذاب قیامت است،پس باید ببینیم واقعا حقیقت چیست!!؟
| ||
|
امام صادق (ع) فرمودند: منبع :بحار الانوار،ج86،ص61 برچسبها: [ برچسب:دعا دیدن امام زمان عج, ] [ 22:39 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]
در میان آثاری که در مورد ائمه اطهار و به صورت مشخص تر درباره امام سجاد (ع) نوشته شده و توانسته باشد اجزاء مختلف زندگی ایشان را به صورتی منسجم در کنار هم قرار داده باشد می توان به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» اشاره نمود. این کتاب مشتمل بر بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین علیهم السلام می باشد. این اثر در واقع «یک فرا تحلیل تاریخی است؛ که به جای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کل گرا به زندگی هر یک از معصومین باتوجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که همه ی این بزرگواران دنبال می کردند ارائه می دهد.»( انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۰)[۱] در این نوشته سعی شده تا چکیده ای منسجم از فصولی که فضای پس از حادثه عظیم کربلا و دوران امامت امام سجاد را تبیین نموده ارائه نماییم. ایده اصلی رهبری انقلاب این است که اساسا برای اینکه سیره ی هر فردی به معنای واقعی آن روشن شود لازم است تا جهت گیری کلی او مشخص گردد. در سایه مشخص شدن این گرایش کلی است که حوادث جزئی معنی می یابد.به همین دلیل برای درک صحیح اقداماتی که بعضا در سیره معصومین منسجم به نظر نمی رسند لازم است تا آن جهت گیری کلی آنان را درک کنیم. و آن جهت گیری کلی تلاش برای برپایی حکومت اسلامی است. در حقیقت ایشان با این ایده، یک چارچوب تحلیلی برای مطالعه سیره معصومین ارائه می دهند تا به کمک آن بتوان به درک عمیق تری از زندگانی معصومین نائل آمد. این جهت کلی درباره امام سجاد(ع) نیز صادق است. یعنی تمامی اقدامات ایشان از جمله دعاها و مناجات ها و مواضع ایشان در قبال دوستان و دشمنان، تمامی معنایی سیاسی یافته و قدمی در راستای تشکیل حکومت می باشد. برای بررسی زندگانی حضرت در گام نخست می توان دوران ایشان را به دلیل تفاوت روشی حضرت به دو دوره تقسیم نمود: دوران اولیه؛ کوتاه و انقلابی – دوران ثانویه؛ طولانی، ملایم و ریشهدار. ۱- دوران اولیه: کوتاه و انقلابی منظور دوران اسارت حضرت می باشد که پس از واقعه عظیم عاشورا شروع می شود. امام را در این دوره «به صورت یک انقلابی پرخروشی می بینید که کمترین سخنی را تحمل نمی کند و در برابر چشم همه، پاسخ های دندان شکن به دشمنان مقتدر خود می دهد.»(ص۱۷۰) در برابر عبید الله بن زیاد به نحوی سخن می راند که او قصد جان ایشان را می نماید. «در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشن ترین بیان برملا می کند، و این گفتار ها و خطبه ها متضمن حقانیت اهل بیت برای خلافت، و افشای جنایت های دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.»(ص۱۷۰) زبان تند و برنده و صریح حضرت در این دوره از آن روست که زمینه ی کار و فعالیت خود در آینده را مهیا کند. و آن زمینه، هک شدن تمامی آنچه که بر حسین (ع) و یارانش در عاشورا روا داشته شد، در اذهان مردمان آن روزگار بود. ایشان با گسترش پیام شهادت غریبانه اباعبدالله شوره زار قلب های مردمان روزگار خویش را آماده می نمایند تا امکان پاشیدن دوباره بزرهای معارف الهی در آنان فراهم آید. برچسبها: [ برچسب:امام سجاد امامی درون گرا یا تحول خواه, ] [ 12:55 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]
عکس از علمای شیعه و علمای وهابی . اگر کمی هم صاحبان تصاویر را بشناسید میتوانید گفته هایشان را با هم مقایسه کنید وببینید کدامشان مسلمان پیرو حضرت رسول اکرم (ص) می باشد؟ لازم به ذکر است که ما علمای اهل سنت را از علمای وهابی جدا میدانیم... پيامبر صلی لله عليه و آله :اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسْرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغْىُ؛
پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر از هر كار بد ديگرى گريبان مى گيرد. خصال ص 110، ح 81 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اَلظُّلْمُ ثَلاثَةٌ: فَظُلْمٌ لايَغْفِرُهُ اللّهُ وَ ظُلْمٌ يَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لا يَتْرُكُهُ، فَأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا يَغْفِرُ اللّهُ فَالشِّرْكُ قالَ اللّهُ: «إنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ» و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى يَغْفِرُهُ اللّهُ فَظُلْمُ
الْعِبادِ أَنْفُسَهُمْ فيما بَيْنَهُمْ و َبَيْنَ رَبِّهِمْ و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا يَتْرُكُهُ اللّهُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضا؛
ظلم سه قسم است: ظلمى كه خدا نمى آمرزد، ظلمى كه مى آمرزد و ظلمى كه از آن نمى گذرد، اما ظلمى كه خدا نمى آمرزد شرك است. خداوند مى فرمايد:
«حقا كه شرك ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى كه خدا مى آمرزد، ظلم بندگان به خودشان ميان خود و پروردگارشان است اما ظلمى كه خدا از آن نمى گذرد ظلم
بندگان به يكديگر است. نهج الفصاحه ص 561 ، ح 1924 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :رَحِمَ اللّهُ عَبْدا كانَتْ لأَخيهِ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ فى عِرْضٍ أَوْ مالٍ فَجاءَهُ فَاسْتَحَلَّهُ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ و َلَيْسَ ثَمَّ دينارٌ و َلا دِرْهَمٌ فَإِنْ كانَتْ لَهُ حَسَناتٌ اُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ وَ إِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ
حَسَناتٌ حَمَلوا عَلَيْهِ مِنْ سَيِّئاتِهِ؛
خدا رحمت كند بندهاى را كه حلاليت بطلبد از برادرى كه به آبرو يا مال او تجاوز كرده، قبل از آن كه (در قيامت) از او بازخواست كنند، آنجايى كه دينار و درهمى نباشد،
در نتيجه اگر شخص كار نيكى داشته باشد از آن بردارند و اگر نداشته باشد، از گناهان مظلوم برداشته بر گناهان او بيفزايند. نهج الفصاحه ص 501 ، ح 1657 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ يَأْخُذوا عَلى يَدَيْهِ أَوْشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللّهُ بِعِقابٍ مِنْهُ؛
مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مىرود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد. نهج الفصاحه ص 323 ، ح 833 پيامبر صلى الله عليه و آله :مَن عامَلَ النّاسَ فَلَم يَظلِمهُم وَ حَدَّثَهُم فَلَم يَكذِبهُم وَ وَعَدَهُم فَلَم يَخلِفهُم فَهُوَ مِمَّن كَمُلَت مُرُوءتُهُ وَ ظَهَرَت عَدالَـتُهُ وَ وَجَبَت اُخُوَّتُهُ و َحَرُمَت غيبَتُهُ؛
هر كس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نكند، دروغ نگويد و خلف وعده ننمايد، جوانمرديش كامل، عدالتش آشكار، برادرى با او واجب و غيبتش حرام است.
خصال ص 208، ح 28 رسول اكرم صلى الله عليه و آله : أَفضَلُ الجِهادِ مَن أَصبَحَ لايَهُمُّ بِظُلمِ أَحَدٍ؛
من لا یحضر الفقیه ج 4 ، ص 353 ، ح 5762 - محاسن ج 1، ص292، 449 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى يَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما؛
مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد كرد. كتاب سليم بن قيس ص910 - کمال الدین و تمام نعمه ص258 رسول اكرم صلى الله عليه و آله : ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ و َالمَكرُ و َالنَّكثُ؛
نهج الفصاحه ص 422 ، ح1281
برچسبها: در کتاب (جامع الاخبار)ازجابر بن عبد الله انصارى روايت است كه میگويد: شنيدم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه میفرمود: خداوند تعالى مرا و على بن ابيطالب را و فاطمه را و حسن و حسين را و ائمه عليهم السلام را از نورى ايجاد فرمود، و سپس آن نور را فشرد و شيعيان ما از آن نور پديد آمدند.پس ما خدا را تسبيح كرديم و شيعيان ما نيز تسبيح كردند، و ما خدا را تقديس كرديم و شيعيان ما تقديس كردند، و ما لا اله الا الله گفتيم و خدا را به وحدانيت خوانديم شيعيان ما نيز تهليل گفتند، و ما خدا را تمجيد نموده، بزرگ داشتيم شيعيان ما نيز تمجيد كردند، و ما خدا را به يگانگى و وحدت خوانديم شيعيان ما نيز خدا را به وحدت و يگانگى خواندند». «بحار الانوار» طبع كمپانى ج 7 ص 355. از كتاب «كافى» از جابر بن يزيد جعفى (ره) از حضرت امام باقر (ع) كه: آيا براى انسان همين قدر كافى است كه بگويد: من على را دوست دارم و ولايت امر او را قبول دارم و در عين حال عمل به دستورات او نكند؟ و اگر كسى بگويد: من رسولخدا را دوست دارم - با آنكه معلوم است كه رسول خدا از على بهتر است - در صورتى كه عمل به سنت رسول خدا نكند اين محبت و دوستى براى او فائدهاى ندارد.بنابراين تقواى خدا را پيشه سازيد، و به آنچه خدا فرموده عمل بنمائيد.بين خدا و كسى قرابت و خويشاوندى نيست، محبوبترين بندگان در نزد خدا پرهيزكارترين آنهاست، و عاملترين آنها به دستورات خدا.اى جابر سوگند به خدا بندهاى نمىتواند به خدا نزديك گردد مگر به فرمانبردارى از اوامر او، و با ما چنين قدرت و اختيارى نيست كه كسى را از آتش برى سازيم، و هيچ بندهاى بر خدا نمىتواند حجتى اقامه كند.كسى كه مطيع خداباشد او دوست ماست، و كسى كه گناه كند او دشمن ماست، و كسى را قدرتى نيست كه به ولايت ما برسد مگر به عمل صالح و اجتناب از افعال ناپسند». «بحار الانوار» ج 15 كتاب الاخلاق ص148 از «كافى» با سند خود از مفضل روايت است كه: حضرت صادق عليه السلام به من گفتند: «با مردم پست و رذل منشين، شيعه على كسى است كه شكم و فرج خود را حفظ كند و از عفت خارج نشود، و جهادش در راه خدا شديد باشد، و كارهاى خود را براى خدا انجام دهد، و به ثواب او اميدوار، و از عذاب او ترسان باشد.اگر جماعتى را ديدى كه اين صفات در آنها بود بدان كه آنها شيعه جعفر بن محمد هستند».«بحار الانوار» ج 15 كتاب الايمان ص 152. از «كافى» با سند خود از حضرت على بن الحسين عليهما السلام روايت است كه فرمود: وددت و الله انى افتديتخصلتين فى الشيعة لنا ببعض لحم ساعدى: النزق و قلة الكتمان حضرت سجاد فرمودند: «سوگند به خدا راضى هستم كه از شيعيان ما دو صفت زشتبيرون شود: يكى سبكى و زود به غضب آمدن، و ديگرى كم سر نگاهداشتن، و در مقابل مقدارى از گوشتهاى بازوى خود را فدا بدهم». چون در سابق معمول بود كه اسير چيزى را فدا مىداد و در مقابل آن آزاد مىشد، و اگر هيچ نداشت مقدارى از گوشتخود يا استخوان، و اگر هيچ راضى نمىشد كشته میشد.حضرت مىفرمايد: اين دو صفتبه قدرى بر من ناگوار است و بر ضرر من و شيعيان ماست كه براى آنكه شيعيان را از اين دو صفت مبرى سازم حاضرم و دوست دارم در مقابل، مقدارى از گوشتهاى دست خود را بدهم. «بحار الانوار» ج 15 كتاب العشرة ص 137. از «خصال» صدوق با سند خود از ابو مقدام از حضرت امام محمد باقر روايت شده است كه فرمود: «اى ابو مقدام حقا مطلب از اين قرار است كه شيعيان ما كسانى هستند كه رنگ چهره آنان از بسيارى روزه و عبادت خدا زرد شده و لاغر و ضعيف شدهاند، و طراوت و شادابى رخسار آنان از بين رفته، لبهاى آنان از بسيارى ذكر و فكر خشكيده، شكمهاى آنان خالى، رنگهاى آنان پريده، سيماى آنان زردشده.چون شب فرا رسد و سياهى جهان را بپوشاند زمين را فراش خود قرار میدهند، و با پيشانى به روى زمين در مقابل حضرت معبود به سجده میافتند، سجده آنان بسيار است، قطرات اشك آنان ريزان است، دعاى آنان بسيار است، گريه آنان فراوان است، مردم همگى در خوشى و مسرت و غفلت بسر میبرند ولى آنها در دل حزن و اندوه (از عدم وصول به مطلوب و لقاى خدا) دارند». «بحار الانوار» ج 15 كتاب الايمان ص 141. امام صادق عليه السلام ميفرمايد: « خداوند شيعيان ما را رحمت كند كه از زيادى سرشت ما آفريده شدهاند و با آب ولايت ما عجين گشتهاند . آنان به خاطر اندوه [و غصه هاى] ما غمناك مىشوند و با شادى ما شاد مىگردند .» شجره طوبى، ج1، ص3 .امام صادق عليه السلام علاوه بر سفارشهاى مكرر به ولايت پذيرى پيروان خويش، در مكتب تربيتى خويش شيعيانى ولايى تربيت نموده و آنان را به اين كار تشويق مىكرد. تبعيت از ولايت فقيه هم ريشه در همين ولايت پذيري دارد. امام صادق عليه السلام میفرمايد: « اعضاى خانواده يك مرد [همانند اسير اويند . پس هر كسى كه خداوند متعال نعمتى به او عطا كند، بايد به خانواده [و زيردستان] خود گشايشى در زندگى ايجاد كند كه اگر چنين نكند ممكن است اين نعمت از دست او خارج شود .» در روايتى ديگر امام صادق عليه السلام شيعيان را به خوشرفتارى با خانواده سفارش نموده و آن را موجب طولانى شدن عمر میداند و مىفرمايد: « هر كس با خانواده خود خوشرفتارى نمايد عمرش طولانى خواهد شد .»کشف الغمه جلد 2 ص207 یکی از عوامل تاثیر گذار در روح روان انسان محیط اطراف اوست .آنان خواهی نخواهی همرنگ با اهل فسق وفجور ومعصیت میشوند بدین جهت امام صادق (ع)مومنین را از شرکت در این محافل نهی کرده وانان رااز رفتن به چنین مکان هایی بر حذر میدارد مگر اینکه برای تغییر وضعیت موجود باشد.آن حضرت میفرماید :برای مومن شایسته نیست در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند انجام میشود واو توانایی تغییر آن را ندارد. منبع:پایگاه علوم و معارف اسلام، حاوي مجموعه تاليفات حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدسسره برچسبها: [ برچسب:شیعه, ] [ 15:54 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]
برچسبها: [ برچسب:شیعه فاطمی, ] [ 15:52 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]
|
|
[ طراحي : وبلاگ اسکين ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |