script type="text/javascript" src="http://www.tool.4tools.ir/tools/zibasaz-flash/6.js"> السلام علیک یا امام زین العابدین ( ع )

السلام علیک یا امام زین العابدین ( ع )
حقیقت اسلام چیست؟...بحث هزاران سال عذاب قیامت است،پس باید ببینیم واقعا حقیقت چیست!!؟
آخرين مطالب

  

امام حسین (ع)سند وپشتوانه قرآن /آوای حیوانات هر کدام  به چه معناست؟!

طی حدیثی طولانی که محمد بن ابراهیم آنرا نقل کرده است ، امام حسین علیه السلام در سنین کودکی در پاسخ به سائلی که از آوای حیوانات از ایشان پرسیده شد ، اینگونه فرمودند :
هرگاه کرکس صدا کند مى گوید: اى فرزند آدم ! هر چه مى خواهى زندگى کن که سرانجام آن مرگ است .
هرگاه باز شکارى صدا کند مى گوید: اى داناى پنهانیها، اى برطرف کننده گرفتاریها.
هرگاه طاووس صدا کند مى گوید: اى مولاى من ! به خود ستم کردم و به (زیبایى و) آراستگى خود مغرور شدم ، مرا ببخشاى .
هرگاه دراج صدا کند مى گوید: خداى رحمان ، بر عرش استیلا یافت .
هرگاه خروس صدا کند مى گوید: هر که خدا را بشناسد یاد او را فراموش ‍ نمى کند.
هرگاه مرغ قد قد کند مى گوید: اى خداى حق ! تو حقى و سخن تو حق است ، اى الله ، اى حق .
هرگاه باز چه صدا کند مى گوید: به خدا و روز پسین ((قیامت )) ایمان آوردم .
هرگاه مرغ گوشت ربا صدا کند مى گوید: بر خدا توکل کن تا روزى داده شوى .
هرگاه عقاب صدا کند مى گوید: هر که خدا را فرمان برد، به سختى نیفتد.
هرگاه شاهین صدا کند مى گوید: پاک و منزه است خدا بطور قطع ، بطور قطع .
هرگاه جغد صدا کند مى گوید: دورى از مردم ، انس (و خرمى ) است .
هرگاه کلاغ صدا کند مى گوید: اى روزى رسان ! روزى حلال برسان .
هرگاه درنا صدا کند مى گوید: بارالها! مرا از دشمنم نگهدار.
هرگاه لک لک صدا کند مى گوید: هر که از مردم خلوت گزیند از آزارشان مى رهد.
هرگاه اردک صدا کند مى گوید: آمرزش تو، اى خدا، آمرزش تو.
هرگاه هدهد صدا کند مى گوید: چه بدبخت است آنکه نافرمانى خدا کند.
هرگاه قمرى صدا کند مى گوید: اى داناى نهان ها و رازها، اى خدا!
هرگاه دبسى { پرنده کوچک شیره خرمایى رنگى که از انواع کبوتران صحرایى است /احتمالا یا کریم باشد. } صدا کند مى گوید: تو همان ذات کامل مطلقى که هیچ معبود بحقى جز تو نیست ، اى خدا.
هرگاه کلاژه { پرنده ای سیاه و سفید از جنس کلاغ  } صدا کند مى گوید: پاک و منزه است آنکه هیچ پنهانى بر او پوشیده نیست .
هرگاه طوطى صدا کند مى گوید: هر که پروردگار خود را یاد کند گناهش ‍ بخشوده شود.
هرگاه گنجشک صدا کند مى گوید: از هر چه خدا را خشمگین کند از او بخشایش مى خواهم (یا از او بخشایش بخواه )
هرگاه بلبل صدا کند مى گوید: هیچ معبود بحقى جز خدا نیست ، این حق است ، این حق است .
هرگاه کبک صدا کند مى گوید: حق نزدیک است ، نزدیک .
هرگاه بلدرچین صدا کند مى گوید: اى فرزند آدم چه قدر از مرگ غافلى !
هرگاه باز شکارى صدا کند مى گوید: هیچ معبودى بحقى جز خدا نیست ، محمد رسول خداست ، و آل او برگزیدگان خدایند.
هرگاه فاخته (کوکو) صدا کند مى گوید: اى یکتا، اى یگانه ، اى بى همتا، اى بى نیاز پاینده .
هرگاه کلاغ سبز صدا کند مى گوید: اى مولاى من از آتش رهایم کن .
هرگاه چکاوک صدا کند مى گوید: سرورا! توبه هر مؤ من گنهکارى را بپذیر.
هرگاه ورشان {از انواع کبوتران صحرایى که بالاى دم او سفید است  } صدا کند مى گوید: اگر گناهم را نبخشایى بدبخت مى شوم .
هرگاه شفنین { در دو معنی آمده است . یکی ماهی چهارگوش و دیگری از انواع کبوتران است و هرگاه هر یک از نر و ماده آن دیگران را گم کند پیوسته تنها مى ماند تا بمیرد و نواى غم انگیزى دارد. } صدا کند مى گوید: هیچ نیرویى جز از خداى بلند قدر بزرگ نیست .
هرگاه شتر مرغ صدا کند مى گوید: هیچ معبودى جز خدا نیست .
هرگاه چلچله صدا کند سوره حمد را مى خواند و مى گوید: اى توبه پذیر توبه کنندگان ، اى خدا، ستایش از آن توست .
هرگاه زرافه صدا کند مى گوید: هیچ معبود بحقى جز خداى یگانه نیست .
هرگاه بره صدا کند مى گوید: مرگ ، براى پند آموزى بس است .
هرگاه بزغاله صدا کند مى گوید: مرگ مهلتم نمى دهد، از اینرو گناهم اندک است .
هرگاه شیر غرش کند مى گوید: امر خدا مهم است ، مهم .
هرگاه گاو نر صدا کند مى گوید: آرام ، آرام ، اى فرزند آدم ، تو در محضر کسى قرار دارى که مى بیند و خود دیده نمى شود و او خداست .
هرگاه فیل صدا کند مى گوید: هیچ توان و تدبیرى جانشین مرگ نمى شود.
هرگاه یوزپلنگ صدا کند مى گوید: اى عزیز، اى چیره ، اى سرفراز، اى الله .
هرگاه شتر نر صدا کند مى گوید: پاک و منزه است کسیکه سرکشان را ذلیل مى کند، پاک و منزه است او.
هرگاه اسب شیهه کند مى گوید: پاک و منزه است پروردگار ما، پاک و منزه است او.
هرگاه گرگ صدا کند مى گوید: هر چه را خدا نگه دارد هرگز تباه نخواهد شد.
هرگاه شغال صدا کند مى گوید: واى ، واى ، واى ، واى بر گنهکارى که در گناه خود پافشارى کند.
هرگاه سگ صدا کند مى گوید: گناهان براى خوار سازى بس است .
هرگاه خرگوش صدا کند مى گوید: اى خدا مرا با حوادث ناگوار نمیران ، ستایش از آن توست .
هرگاه روباه صدا کند مى گوید: دنیا خانه غرور (و فریب ) است .
هرگاه آهو صدا کند مى گوید: خدایا مرا از آزارها برهان .
هرگاه کرگدن صدا کند مى گوید: سرورا! به فریادم رس وگرنه هلاک مى شوم .
هرگاه گوزن صدا کند مى گوید: خدا مرا بس است و او خوب وکیلى است ، او مرا بس است .
هرگاه پلنگ صدا کند مى گوید: پاک و منزه است آنکه با توانمندى خود عزیز است ، پاک و منزه است او.
هرگاه مار صبح کند مى گوید: چه بدبخت است آنکه تو را نافرمانى کند، اى بخشنده !
و هرگاه عقرب تسبیح گوید مى گوید: شر، پدیده وحشت آورى است .
سپس فرمود: خداوند هیچ پدیده اى را نیافریده مگر آنکه تسبیحى دارد که با آن پروردگار خود را مى ستاید. سپس این آیه را تلاوت فرمود:
((و هیچ پدیده اى نیست مگر آنکه در حال ستایش ، تسبیح او مى گوید ولى شما تسبیح آنها را در نمى یابید.

منبع :موسوعة کلمات الامام حسین علیه السلام /  الجزء الاول /الفصل الاول / عدد

             


برچسب‌ها:
[ برچسب:امام حسین(ع) , ] [ 15:42 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]
 
تصاویر زیبا در مورد بسم الله الرحمن الرحیم
 
وجوب اطاعت همه موجودات از فاطمه زهرا (س):
در روایت عجیبی امام موسی بن جعفر (ع) می فرماید : (لقد کانت مفروضۀ الطاعۀ علمی جمیع خلق الله من الجن و الانس والطیر و الوحوش والانبیاء والاملائکۀ)یعنی خداوند متعال اطاعت فاطمه را بر همه خلایق از جمله جن ، انس ، پرندگان ، حیوانات وحشی ، پیامبران و ملائکه واجب کرده است . حال چه کسی می تواند این روایت را با سطحی نگری معنا کند ؟! نوح نبی الله ۲۵۰۰ سال عمر کرد که از فاطمه ۱۸ ساله اطاعت کند ؟! ابراهیم (ع) که ۱۲۰ سال عمر کرد و مورد ابتلائات سنگینی قرار گرفت باید از فاطمه ۱۸ ساله اطاعت کند ؟!
لیلۀ القدر فاطمه (س) است :
در تفسیر شریف فرات کوفی روایت شده است که امام صادق (ع) در رابطه با آیه (إنا أنزلناهُ فی لیلۀ القدر) می فرماید : (الیلۀ فاطمه و القدر الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها فمن ادرک لیلۀ القدر …)علامه حسن زاده نیز در این باره می فرماید :
تبرک از حدیث الیلۀ القدر بجویم تا گشایم مرتوراصدر
به تفسیر فرات کوفی ایدوست نظر کن تا در آری مغز از پوست
بفرمودست و بشنو ای دل آگاه که لیله فاطمه است و قدر الله
چو عرفانش به حق کردید حاصل به ادراک شب قدرید نائل
در روایت دیگری داریم که خداوند متعال به پیامبر (ص) فرموده است : ای پیامبر ! اگر فاطمه (س)نبود، تو علی و جمیع خلق را نمی آفریدم !
این روایت واقعا عجیب است . پیامبری که تمام علوم پیامبران پیشین در او جمع است ، عقل کل و کل عقل است ، جبرائیل از همراهی او عاجز است و فقط یک اسم اعظم است که خدا می داند و ایشان نمی داند ، این چنین مورد خطاب حضرت حق متعال قرار می گیرد که ای پیامبر ! اگر فاطمه نبود تو را خلق نمی کردم ! گویا یکی از اسرار لقب اُم ابیها (مادر پدرش) که مختص فاطمه زهرا (س) می باشد نیز به خاطر همین مطلب است ، چرا که اگر فاطمه (س) نبود پیامبر (ص) هم نبود. بنابراین ایشان حق مادری برگردن پیامبر (ص) دارد. امام خمینی (ره) نیز در رابطه با حضرت زهرا (س) می فرماید : فاطمه (س) زنی بود که اگر مرد بود واقعاً پیامبر می شد .
فاطمه (س) محور اجابت دعا و استخاره است . برای استخاره کردن دعا روایت شده است که در ابتدای آنها باید بگوییم : (الهم صل علی فاطمه و أبیها و…). در روایت داریم که فاطمه (س) حلقه وصل نبوت کبری و ولایت عظماست یعنی پیامبر(ص) را به علی(ع) و علی(ع) را به پیامبر(ص) وصل می کند نه این که شخص ایشان را به هم وصل کند بلکه شخصیت و اهدافشان را به هم متصل می کند .
فاطمه (س) تنها ۱۸ سال عمر کرده و تنها ۲ خطبه خوانده است . مرحوم قزوینی (ره) در این باره می فرماید : اگر فاطمه (س) بیش از این در عالم طبیعت می ماند دیگر جایی برای هیچ یک از پیامبران نمی ماند. به عبارت دیگر اگر این دو خطبه ، ۷۰ خطبه می شد دیگر کسی به ابراهیم (ع) نگاه هم نمی کرد . نوح با ۲۵۰۰ سال عمر خطبه ای همچون خطبه های فاطمه ۱۸ ساله ندارد . عبدالزهرای نجفی در این باره می گوید : اگر بگویم که خطبه فاطمه برنده تر و تیز تر از شمشیر علی (ع) است دروغ نگفتم .
حضرت فاطمه زهرا (س) ۲ خطبه خواند. یکی در خانه و در جمع زنان مهاجرین و انصار و دیگری در مسجد . می دانیم برای ارائه یک سخنرانی خوب و تأثیر گذار باید شرایطی برقرار باشد مثلا باید شرایط جسمانی سخنران مساعد باشد، اعصاب سخنران نیز نباید به هم ریخته باشد . و از طرفی شرایط مستمعین هم باید مطلوب باشد . اما برای فاطمه (س) هیچ یک از این شرایط بر جا نبود. اول این که در هر دو خطبه حضرت مجروح بود . از طرفی هم مستمعین همه مرد و با ایشان نامحرم بودند . اینها ایستاده بودند و سرهم تکان نمی دادند چرا که دوست نداشتند به حرف های فاطمه (س) گوش دهند با شرایطی که پیش آمده اینها مجبور به گوش کردن صحبت های حضرت زهرا (س) شدند . زینب (س)هم زمانی که در کوفه خطبه خواند با تصرف در کائنات زنگوله شتر ها را هم ساکت کرد (سکنت الاجراس) چرا که اگر غیر از این بود اصلا به حرفشان گوش نمی کردند .
خلاصه ؛ در شرایطی که حضرت فاطمه زهرا (س) پهلویش شکسته بود و… دو خطبه خوانده است که تا کنون بیش از ۶۰۰ شرح بر آن نوشته اند . حال سوال اینجاست که اکر ایشان سالم بودند و بر منبر می رفتند و خطبه های بیشتری می خواندند چه اتفاقی می افتاد ؟! شاید در این حالت نهج البلاغه هم تحت الشعاع قرار می گرفت . در روایتی چنین آمده است که پیامبر(ص)، زهرا (س)را مخاطب خود قرار داد و فرمود : (إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک) این روایت در جای دیگر و به شکل دیگری هم آمده است که(إن الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها )
این هم از احادیثی است که نمی شود با سطحی نگری از آن عبور کنیم و باید چهار مرحله تفکر ، تدبر ، تعمق و تأمل را طی کنیم تا در فهم آن به نتیجه مطلوبی برسیم . . خداوند متعال در بین همه موجودات زمینی و آسمانی ، فرشتگاه واجانین و … انسان را بهترین موجود معرفی کرده و زبان به مدح او گشوده است . آیه (فتبارک الله احسن الخالقین ) نیزبر همین موضوع دلالت دارد . چرا در مقابل احسن الخالقین ، احسن المخلوقین وجود دارد . همه ما از بدو تولد تا زمانی که از دنیا می رویم و پس از آن یک انسانیتی در وجودمان داریم که برای همه یکسان است . برای همین اگر یک بچه بالای ۵ ماه را در شکم بکشند دیه دارد . چرا که روح در او دمیده شده است . همان روح و انسانیتی که در وجود یک بچه ۵ ماهه است در وجود یک انسان ۵۰ ساله هم هست .
زمانی که خداوند متعال انسان را آفرید فرشتگان سوال کردند (قالو أتجعل فیها من یفسدُ فیها ویسفک الدماء و …) پرسیدند که خدایا ! می خواهی کسی را بیافرینی که خونریزی و کارهای زشت می کند ؟! خداوند آنجا هم از ما حمایت کرد و فرمود : این موجود برای من خیلی عزیز است ، من چیز هایی می دانم که شما نمی دانید .
لطیفه :
روزی استادی در کلاس فرمودند : ای کسانی که صدای من را می شنوید ! خدا در مقابل همه مخلوقاتش از شما تعریف کرده است ، خدا را ضایع نکنید .
اولین مخلوق خدا :
با توجه به روایات رسیده از اهل بیت معصومین(ع)، اولین مخلوق خدا عقل می باشد، وجه تمایز ما با سایر موجودات نیز در همین است که ما عقل داریم اما آنها به این شکل که ما عقل داریم دارای عقل نیستند . روایاتی که در مورد عقل است نشان می دهد که عقل نعمت ارزشمندی است . مثلا در روایت داریم که (العقل اصل کل خیر) .در جای دیگری آمده است که زمانی که خدا عقل را آفرید به او فرمود : برو جلو ، برو عقب و… عقل هم همه را انجام داد ، خدا فرمود : به عزت و جلالم قسم که محبوب تر از تو نیافتم . این مطلب یک معامله محیر العقول را به ما می فهماند که در پهنای هستی اشرف مخلوقات (انسان )به افضل موجودات یعنی عقل برخورد می کند و توسط حکمت حکیم الا طلاق با هم تلفیق می شوند حال سوال اینجاست که حاصل ازدواج اشرف مخلوقات و افضل موجودات چه وجود ارزشمندی را به وجود می آورد ؟!
لطیفه :
پس از آنکه نوح قومش را نفرین کرد و عذاب الهی نازل شد جبرئیل به صورت یک انسان نازل شد و به سمت نوح(ع) رفت . با توجه به اینکه که حضرت نوح(ع) شغلش ساختن کوزه بود . جبرئیل پرسید : که همه این کوزه ها را چند می فروشی ؟ نوح گفت : به فلان قیمت ..! جبرئیل بهای همه کوزه ها را به نوح(ع) داد و سپس یکی یکی اقدام به شکستن آنها نمود، نوح گفت چکار می کنی ؟ ! جبرئیل گفت پولشان را دادم . نوح گفت : پولت را نمی خواهم من برای ساختن اینها زحمت کشیده ام . جبرئیل گفت : خدایت به تو سلام رساند و فرمود : وقتی که نفرین کردی و همه مخلوقات من کشته شدند برای این بود که خالق آنها نبودی .
من و شما بهترین موجوداتی هستیم که با عقل ازدواج کرده ایم . اما گاهاً انسان در برخی از امور ، از عقل پیروی نمی کند یعنی عقل را لگد کرده و از هوای نفسش اطاعت می کند . به عبارت دیگر گاهی اوقات انسان ها به جای اینکه از عقل دستور بگیرند ، از خشم و غضب و … دستور می گیرند .
یک دست به مصحفیم و یک دست به جام گه نزد حلالیم گهی نزد حرام
مائیم در این گنبد ناپخته خام نه کافر مطلق نه مسلمان تمام
به قول مرحوم چلویی، ایشان می فرمود :
امتحان کرده اند ما را چند این که در دست ماست ایمان نیست جمع عالم زدیم و فهمیدیم از صدی ده یکی مسلمان نیست
حال اگر کسی بتواند قدر و منزلت خویش را بشناسد و تمام اختیارش را به دست عقل بسپارد و به هیچ وجه از هوای نفس پیروی نکند می شود (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) چنین انسانی هیچگاه کار غیر عقلانی انجام نمی دهد .
این چه دریای وجودیست که از لجه آن دُّر یکدانه آدم به کنار آمده است
این انسان موفق ، پیروز، سربلند ، سرافراز است . اگر چنین انسانی را مشاهده کردید خاک پایش را هم ببوسید . کسی که تمام افعالش بر روی محور عقل استوار است به شما که خوشگل و خوش اندام و پولدارو… هستید حسادت نمی کند و می گوید : او زحمت کشیده و حتماً روزی اش بوده است . اما وقتی که عقل کنار می رود می گوید : فلانی خیلی عالم است اما … . فلانی رئیس فلان جا شده اما … .
عقل دشنامم دهد من راضیم زان که فیضی دارد از فیاضیم
جاهل ارحلوا نهد اندر لبم من از آن حلوای او اندر تبم
گاهاً شخص جاهلی مرتباً از انسان تعریف می کند که این تعریف و تمجید او جز درد سر هیچ نتیجه ایی ندارد اما گاهی انسان عاقلی با قوه قهریه اش با ما برخورد می کند و می گوید : چرا فلان کار را کردی ؟ می بینیم که این فرمایش عاقلانه مسیر زندگی انسان را عوض می کند . اگر کسی مارا با تازیانه عقل نزند و ما را به این واسطه توجیه نکند که ما هیچ وقت به مقام (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) نمی رسیم .
در رساله معراجیه شیخ الرئیس ابوعلی سینا این مطلب آمده است که پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) می فرماید : یا علی ! مردم با اعضاء و جوارحشان به سمت خدا می روند ، اما تو با عقل و جوانحت به خدا نزدیک شو . یعنی با تفکر، تدبر ، تعمق و تأمل عبادت شیرین در وجود خودت ثبت کن . بنابراین اگر انسان همیشه سکان آموزش را به دست عقل بدهد به مقامات والایی می رسد .
نکته:
مقام بالاتری هم از عقل متصور می باشد، مثلاً در برخی از موارد عقل انسان از ادراک مباحث سنگین عاجز و ناتوان می شود به عبارت دیگر در برخی از امور عقل بیش از یک حد و اندازه نمی تواند ارتقاع بگیرد ؛ نه اینکه شخص پا بر روی عقلش گذاشته باشد و از هوای نفسش پیروی کند . مثلا خداوند متعال در قرآن می فرماید : (زوجین اثنین) یعنی همه مخلوقات باهم و به صورت جفت جفت ازدواج می کنند . این مطلب در زمان نزول آیه از جمله مباحثی به حساب می آمد که عقل و علم بشر قادر به ادراک آن نبود . اما امروزه دانشمندان با امکانات و تجهیزات علمی پیشرفته ای که دارند به معنای این آیه پی برده اند .آنها دریافته اند که حتی همه درختان و گل ها و… نرو ماده دارند و با هم ازدواج می کنند و گرده ای که به منزله نطفه است به وسیله باد از نر به ماده انتقال می یابد . قرآن در این رابطه آیه ی زیبایی دارد : (وأرسنا الریاحَ لواقح) یعنی ما بادهایی را برای تلقیح (آبستن کردن) فرستادیم .همان طوری که گذشتگان از ادراک و فهم این مباحث عاجز بودند،هم اکنون ما نیز از فهم برخی از مسائل عاجزیم . مثلا چه کسی می تواند آیه (اذا زلزلت الارض زلزالها) را به وسیله عقلش درک کند ؟ این مطلب فراتر از عقل است .
انسان مالک در سیر إلی الله به مقامی (لقاء الله ) می رسد که تمام اختیاراتش را به حضرت حق متعال تفویض می کند، البته این مرحله ضد عقل نیست ، فراتر از عقل است. شخصی که به این مقام برسد دیگر نمی گوید که چون عقلم دستور می دهد فلان کار را انجام می دهم . این شخص، فانی فی الله ، ممسوسٌ فی ذات الله ، حجت الله ، معصوم و انسان کامل است . این نهایت درجه انسانیت است مثل علی (ع )و اولاد پاک او(علیهم السلام).
در این مقام دیگر (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) مطرح نیست و مقام فراتر از این مبحث است. در این مرحله انسان (یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب)می شود. با ذکر چند مثال به تفهیم این موضوع می پردازیم :
زمانی که پیامبر (ص) به معراج رفته بود خدای متعال به او فرمود : در آینده این سه بلا بر سر تو می آید. در اینجا پیامبر (ص) می توانست به وسیله عقلش از آن بلایا جلوگیری کند اما چون پروردگارش اینطور خواسته بود عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
در آن واقعه به علی (ع ) جسارت می شود و جلوی چشمان ایشان به ناموس خدا نه ناموس علی (ع) یعنی به بهانه خلقت نه همسر علی (ع) بی حرمتی می شود . عقل علی (ع) می گوید شمشیرت را از غلاف بیرون بیاور و آن حرامزاده را به درک واصل کن ، چرا که این مطلب سخت تر از صفین و … است . اما رب علی (ع) می گوید : بایست و بسوز تا علی بشوی . علی (ع) هم در جواب عرضه می دارد : (سمعنا و اطعنا).
زمانی که پیامبر (ص) کارهای درون خانه را بر عهده فاطمه (س) گذاشت و امور خارج از خانه را به علی (ع) واگذار کرد ، زهرا (س) خدا را شکر کرد و بسیار خوشحال شد . عقل و فهم فاطمه زهرا (س) در زمانی که از او فدک را گرفته بودند و آنجا را غصب نموده بودند به او دستور می داد که نرو ، اما رب فاطمه (س ) می فرماید : بیا بیرون و احقاق حق کن. با پهلوی شکسته و تمام جراحت هایی که داری بیا و حقت را بگیر او با این حال عرضه می دارد (سمعنا و اطعنا). سخت ترین کار برای امام حسن مجتبی (ع) این بود که با معاویه ملعون صلح کند .
لطیفه :
در کتاب عبدالفتاح عبدالمقصود می گوید زمانی که حضرت علی (ع) بیش از سه یا چهار ساعت می جنگید. دستش روی قبضه شمشیرش (ذوالفقار) خشک می شد . پس از تمام جنگ دست مولا را در داخل آب گرم می گذاشتند و پس از ساعتی ماساژ دادن ، شمشیر را از دست ایشان جدا می کردند . علی (ع) ذوالفقار را تنها به یک نفر آن هم کمتر از یک ساعت داد آن یک نفر هم امام حسن مجتبی (ع) بود . در جمل با ذوالفقار به میدان جنگ رفت و پس از چندی نزد مولا آمد و عرضه داشت: پدر من توانایی حمل این شمشیر را ندارم! البته سنگینی ذوالفقار به جهت وزن فیزیکی آن نبود، سنگینی آن به جهت روحانیت آن بود . علی اکبر (ع) هم زمانی که زره پیامبر(ص) را پوشید نزد ابا عبدالله (ع) آمد و عرضه داشت : بابا این زره دارد مرا می کشد. سنگینی این زره مرا آزار می دهد .
خلاصه،جنگیدن برای حسن بی علی (ع) مثل خوردن یک خرما بود اما صلح با معاویه خیلی سخت است . شیعیان جاهل آن زمان به امام حسن (ع) می گفتند : (السلام علیک یا مذل المسلمین)، با همه این مسائل امام حسن مجتبی (ع) هم به خدا عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
امام حسین هم می توانست به جای این که به سمت کوفه یعنی شهر قاتلان پدرش برود ، به سمت یمن می رفت چرا که یمن مملو از دوستان و شیعیان علی (ع)بود . ابن عباس این مهم را می دانست و به همین جهت به امام حسین (ع)گفت : آقا شما به سمت کوفه نروید و … امام فرمود که من در حالت مکاشفه ای دیدم که پیامبر به من فرمود : (إن الله قد شاء یراک قتیلا) بنابراین خدا می خواهد مرا کشته ببیند . اصحاب عرضه داشتند که حداقل زن ها و بچه ها را همراه خود نبر . امام فرمود که از پیامبر (ص) شنیدم که (إن الله قد شاء أن یرهن ………)
آری ! امام حسین (ع) به فراتر از عقل می نگریست. او(یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب) بود. ما باید از امام رضا (ع) خجالت بکشیم و باید که ایشان را بیشتر و بهتر بفهمیم چرا که طبق روایات عرض کردیم که ارزش شیعه به فهم اوست ولو فهم یک روایت باشد . شما چه کسی را در دنیا سراغ دارید که چند سال در کنار قاتل پدرش زندگی کرده باشد ؟! مأمون پسر هارون الرشید یعنی پسر کسی است که امام موسی بن جعفر (ع) را ۱۴ سال در زندان حبس کرده بود. برای امام رضا (ع) لحظه ای در کنار مأمون بودن عذاب است . عقل می گوید نرو اما رب می فرماید برو ! برو و این ایرانی ها را شیعه کن. حکومت اینها را، سنی کرده است وگرنه ایشان لیاقت شیعه شدن را دارند. برو و در ایران اقامت کن تا اینها اولاد علی (ع) را بشناسد . امام رضا (ع) هم عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
اما نکته عجیب و مهمی که قرار است یک عمر به شما زهرا شناسی بدهد این است که پیامبر (ص)نفرمود که فاطمه (یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب) است یعنی پیامبر (ص) نفرمود که فاطمه (س) به غضب خدا غضبناک و به رضایت خدا راضی می شود . مطلبی که در اینجا مطرح است بالاتر از این حرف هاست که حکایتگر اسمی به نام مقام فوق عصمت است . پیامبر(ص) می فرماید : یا فاطمه !(إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک) یعنی ای فاطمه ! خدا به غضب تو غضبناک و خدا به رضایت تو راضی می شود !!! الله اکبر، الله اکبر ، الله اکبر …
یعنی همه کائنات و مخلوقات و آن مواردی که در آن عرض کردیم باید از فاطمه زهرا (س) اطاعت کنند تا ایشان خوشحال شود چرا که خدا تنها به رضایت او راضی می شود ولاغیر . بسیار سربسته و محرمانه می شود گفت که اگر حضرت زهرا (س) بیش از ۱۸ سال در این عالم می ماند دیگر نمی شد مقامی برای او تعریف کرد .
آیت الله شاه آبادی (استاد امام خمینی (ره)) می فرماید : هر کسی که بخواهد در عرفان به جایی برسد باید از کانال زهرا مرضیه (س) عبور کند و هر کسی هم که بخواهد دعایش به اجابت برسد باید به ایشان متوسل شود .
در کتاب (فاطمه الزهرا من المهدالی الحد)، مرحوم قزوینی از ۵۰ سنی متعصب روایتی نقل شده است که می گوید فاطمه (س) مقام و منزلتی دارد که وقتی در بهشت در جایگاه خود مستقر می شود همه پیامبران موظف به زیارت ایشان هستند . او کیست ؟!
بنابر این روایات ؛ مقام حضرت فاطمه زهرا (س) بسیار فراتر از حاجت دادن و شفاعت کردن و …است، تنها می توان گفت که مقام حضرت زهرا (س) فوق عصمت است .
موجبات خشنودی و رضایت حضرت زهرا(س):
با توجه به آنچه گفته شد، اگر شخصی در مراسم ها و جلساتی که با هدف شناخت اهل بیت (ص) برگزار می شود شرکت کند و با هر مقدار و توانی خرج کند (مثلا در امور فنی ، تزئیناتی ، سایت و…)، این مطلب موجب رضایت و خشنودی حضرت زهرا (س) می شود و رضایت و خشنودی زهرا (س) باعث خشنودی و رضایت خدا می شود، درنتیجه طبق روایت و برهان های عقلی که نقل کردیم که سلسله جنبان رضایت خداوند، وجود فاطمه (س) است .
در تفسیر امام حسن عسگری(ع) آمده است که ، زنی خدمت حضرت زهرا (س) آمد و پرسید که مادرم به سوء هاضمه مبتلا شده است باید چه کنم ؟ حضرت جواب او را داد . آن زن رفت و پس از لحظاتی دوباره بازگشت و سوال دیگری پرسید حضرت باز هم جواب او را داد . این رفت و آمد ۱۰ مرتبه به طول انجامید و زن از رجوع مکرر خجالت کشید . حضرت به او فرمود : خجالت نکش چرا که من پاداشم را دریافت می کنم . زهرا (س) به او فرمود : ای زن ! از پدرم شنیدم که در قیامت به علما و شیعیان و هر کسی که در راه دین ما تلاش می کند خلعت هایی از نور عطا می شود .
بنابراین راه رشد و تعالی برای همه روشن شده است . می گویند فلانی خیلی به حضرت زهرا(س) ارادت دارد؟ ما هم می گوییم پس چرا ایشان در جلسات حاضر نمی شود و نسبت به برگزاری آنها بی تفاوت است ؟ این چه ارادتی است که سبب تحرک و جنبش او نمی شود ؟! چه ارادتی است که فقط موقع قسم خوردن از اسم ایشان استفاده می کنیم ؟! ارادت زمانی اثبات می شود که شما در جلساتی که برگزار می شود بیایید و هر چه می توانید توان خرج کنید . غیر از این هیچ کاری جواب نمی دهد . کلاس عرفان فلانی و درس فلسفه فلانی و… بدون خدمت به زهرا(س) کاری از پیش نمی برد. این را هم دانستیم که در رابطه با حضرت زهرا (س) خیلی کم کاری کرده ایم .
امام حسن عسگری (ع) فرمود: ما بر خلق خدا حجتیم و مادرمان بر ما حجت است . این احادیث را سنی ها (مثل ذهبی و …) هم نقل کرده اند اما ذره ای فهم نکرده اند . گفته اند که فاطمه (س)و ابوبکر ۶ ماه با هم قهر بودند تا از دنیا رفت . مگر پیامبر (ص) نفرمود که خشنودی خدا به خشنودی فاطمه و غضب خدا به غضب فاطمه است . کسی که فاطمه ص ۶ماه با او صحبت نکرد ….
چگونه مهر ورزم برآن ستمگر که دود آتش او دور خانه زهراست
بنابراین فهم صحیح و درست یک حدیث (إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک) بینش مارا نسبت به اهل بیت (ع) بسیار وسیع تر نمود . باشد که با انتشار این مطلب موجبات خوشحالی زهرا (س) را فراهم آوریم .

منبع:پایگاه های اینترنتی گروه فرهنگی آل الله


برچسب‌ها:
[ برچسب: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه, ] [ 15:12 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]

از کتاب «عمل‌های اشتباه، پاسخ‌های صحیح» اثر حجت‌الاسلام علی سنجرانی برای علاقه‌مندان ذکر کنیم.  

1- با اینکه پیامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گریه می‌کنند؟

پاسخ: اگر سالن بزرگی را با نور کمی روشن کردیم جز اجناس و اشیای بزرگ را نخواهیم دید ولی اگر همین سالن را با نور زیاد روشن کردیم حتی یک پوست تخمه و ذره کاغذ دیده خواهد شد. نور افراد عادی کم است، از این رو تنها گناهان بزرگ خود را می‌بینند ولی پیامبران و امامان معصوم(ع) که از نور ایمان بسیار بالایی برخوردارند حتی اگر یک لحظه از عمرشان را به اعلی درجه ممکن بهره نگیرند، دست به دعا و گریه بر می‌دارند. مثال دیگر: دراز کردن پا برای کسی که درد پا دارد، نه حرام است نه مکروه، ولی می‌بینیم که گرفتاران به درد پا به هنگام دراز کردن پا از اطرافیان خود عذرخواهی می‌کنند، زیرا برای آنان احترامی قائلند که حتی از کار مباح خود شرمنده هستند.

مثال دیگر: گاهی افرادی که در تلویزیون مشغول نقل اخبارند سرفه می‌کنند و فوراً از تمام بینندگان عذرخواهی می‌کنند، با اینکه سرفه کردن گناه ندارد ولی چون خودشان را در محضر مردم می‌بینند، عذرخواهی می‌کنند. اولیای خدا نسبت به ذات مقدس او چنان معرفت و شناختی دارند که اگر عبادات جن و انس را نیز داشته باشند، خودشان را مقصر می‌دانند.

2- به چه دلیل بعد از دعا کردن دست‌ها را به صورت می‌کشیم؟

پاسخ: در پاسخ به این سؤال استناد کرده‌ام به روایات موجود که از اهل بیت (ع) است: پیامبر اکرم(ص) در خطبه شعبانیه فرمودند: «و ارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فی اوقات صلواتکم، فانّها افضل الساعات، ینظر الله عزوجل‌ فیها بالرحمة إلی عباده» هنگام نماز دست‌ها را به دعا بلند کنید که بهترین لحظاتی که خدا با رحمت به بندگانش می‌نگرد این لحظات است.

وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومین (ع) مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ داده است دستی که به سوی خدا دراز شود یقیناً خالی بر نمی‌‌گردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است بنابراین خوب است آن را به صورت یا به سر بکشد گاهی امام سجاد (ع) چیزی که به سائل مرحمت می‌‌فرمودند، دست مبارک را می‌بویید و می‌گفت: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خدا فرمود: «هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ» آنان که این شامه را دارند، می‌توانند با بو کردن دست، نشانه دست الهی را استشمام کنند و جزو همین حکمت‌هاست آنچه گفته می‌شود: بوی بهشت از فاصله هزار سال استشمام می‌شود، گروهی آن را حس می‌کنند و عده‌ای محرومند.

3- افرادی هستند که نماز نمی‌خوانند و می‌گویند «دلت پاک باشد» آیا مسلمانی بدون نماز می‌شود؟

پاسخ: در سوره مبارکه نصر می‌خوانیم که مردم وارد دین می‌شوند؛ «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» و در جای دیگر در سوره حجرات آیه 14 به کسانی که شعار دینداری می‌دادند، گفته می‌شود: هنوز ایمان وارد دلهای شما نشده است:« وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» یعنی دین باید وارد قلب‌های مردم شود.

پس، دینداری مراحلی دارد: مرحله گرم شدن، مرحله داغ شدن و مرحله پختن شدن. هر گرم و داغی، سرد می‌شود ولی هیچ پخته‌ای خام نمی‌شود.

ورود مردم در دین آسان است. هر کس بگوید: «‎أشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ الله وَأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» مسلمان است، این مرحله گرم شدن است اما بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است اصحاب پیامبر با احساس و هیجان داغی به جبهه‌ها می‌رفتند و حاضر بودن در کنار پیامبر(ص) جان‌فشانی کنند ولی قرآن در سوره انفال آیه 41 می‌فرماید: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ» اگر دین دارید، خمس غنائم جنگی را بدهید.

پس، کسانی که شهادتین می‌گویند و حتی در جبهه‌ها کنار پیامبر می‌جنگند، ممکن است در مسایل مالی آسیب‌پذیر باشند که قرآن می‌فرماید: در کنار شهادتین و جبهه و نماز، حق خدا، و رسول و فقرا را نیز بپردازید در این مرحله است که ایمان وارد قلب می‌شود.


برچسب‌ها:
[ برچسب:, ] [ 10:56 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]

موضوع: نماز جمعه در قرآن و روايات

تاريخ پخش: 29/06/86

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- سوره جمعه و اهميت آن

در اين بحث مي‌خواهم درباره نماز جمعه صبحت کنم و روز جمعه. در قرآن سوره‌اي به نام سوره جمعه آيه‌اي هم داريم درباره نماز جمعه عزيزمان اين آيه را مي‌خواند که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ» من تفسير مي‌کنم.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» ‌اي کساني که ايمان آورديده‌ايد «إِذَا» زماني که «نُودِي» ندا شد صداي اذان بلند شد «إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ» روز جمعه که صداي نماز جمعه را شنيديد صداي اذان روز جمعه را شنيديد «فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ» سعي کنيد بدويد براي نماز جمعه «وَذَرُوا الْبَيْعَ» مغازه‌ها را ببنديد «ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ» نگوييد مشتري از دستمان مي‌رود اين نيم ساعت يک ساعت بستن به نفع شما است «إِنْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (جمعه/9) اگر بدانيد.

عرض کنم که نکاتي که اينجا من ياداشت کرده‌ام. اولين اقدام پيامبر بعد از هجرت به مدينه اقامه نماز جمعه بود پيامبر وقتي وارد مدينه شد هجرت کرد اولين کارش اقامه نماز جمعه بود نماز جمعه خط ويژه دارد مثل آمبولانس که ميان ماشينها خط ويژه دارد «فَاسْعَوْا» نمي‌گويد «فَاذهَب» نمي‌گويد برو مي‌گويد بدو يعني خداوند روز جمعه به مردم يک هيجان نشاط خاصي مي‌خواهد گفتند مغازه‌ها را ببنديد «ذَرُوا الْبَيْعَ» رها کنيد تجارت را!

نماز جمعه هم وزن حج «عَلَيْكَ بِالْجُمُعَةِ فَإِنَّهَا حَجُّ الْمَسَاكِينِ» (التهذيب/ج3/ص236) روايت آمده که سعي کنيد برويد نماز جمعه ثواب حج دارد حج مساکين.

2- نماز جمعه حج فقرا است

«اغنياء مکه روند فقرا سوي تو آيند» اين را براي امام رضا(ع) مي‌خوانند. حالا «اغنيا مکه روند و فقرا سوي تو آيند، جان به قربان تو آقا، که تو حج فقرايي» حديث داريم که نماز جمعه حج فقرا است. اينکه کساني که نمي‌توانند مکه بروند نماز جمعه بروند آن ثواب را خدا بهشان مي‌دهند مثل کساني که بروند شهر ري حضرت عبدالعظيم را زيارت کنند ثواب زيارت کربلا را دارد يکي از دوستان ما دعوت شد پيش نماز حرم شاه عبدالعظيم بشود ايشان هم قبول کرد و آمد شهر ري امام جماعت حرم شد به من مي‌گفت که يکي از بزرگان من را ديد گفت من يک خوابي براي تو ديدم گفتم چه خوابي گفت من خواب ديدم تو پيش نماز حرم امام حسين شدي يعني خوابي که با آن حديث البته من به خواب اعتقاد ندارم مگر اينکه اين خواب طبق آيه و طبق حديث باشد يعني آثار گواهي بايد يک جور باشد خود خواب نمي‌تواند حجت باشد مگر اينکه دلايل و قرايني داشته باشد که اين خواب خواب صادقي بوده چون روايت داريم که کسي که زيارت کند زيارت کربلا اميدش است ببيند اين دوست ما هم که الان هم امام جماعت است مي‌گفت آن آقاي بزرگواري که خواب ديده بوده نمي‌دانست که من اخيراً رفتم پيش نماز شدم نماز جمعه حج فقرا مساکين است.

3- در نماز جمعه دعاها مستجاب مي‌شود

نمازي که بعد از خطبه‌ها دعايش مستجاب مي‌شود چند جا دعا مستجاب مي‌شود 1- ساعت آخر روز جمعه روايات شيعه و سني ندارد هم شيعه هم سني داريم که ساعت آخر روز جمعه دعا برآورده مي‌شود 2- وقتي باران مي‌آيد دعا براورده مي‌شود يعني وقت نزول رحمت بعد از خطبه هاي نماز جمعه هم دعا براورده مي‌شود تنها نمازي است که امام اش بايد دست به اسلحه داشته باشد خيلي هيئت هيئت قشنگي است يعني هم اسلحه هم موعظه لازم است امام جمعه به مردم سلام کند لازم است امام جمعه به مردم سفارش به تقوا بکند حتي احتياط مي‌کند کلمه تقوا را بگويد مثلاً نگويد بايد آدم خوبي باشيد کلمه خوب نه متقي باشيد شما را سفارش بکنند به تقوا يعني حتي احتياط مي‌کنند بعضي مي‌گويند لفظ هم لفظ تقوا باشيد يعني کلمه تقوا از دهن بيرون بيايد سفارش به تقوا منتهي تقواي وا رفتگي نه، تقواي وارستگي. چون ما دو رقم آدم داريم وارفته و وارسته وارفته يعني آدم شلي است ولي وارسته متقي است مثل لالي که غيبت نمي‌کند کوري که نگاه بد نمي‌کند يک آدم هاي شلي هستند ولي وقتي مي‌گويد دستت به اسلحه باشد و سفارش کند به تقوا يعني ما هم اهل موعظه هستيم اهل تقوا اهل فرهنگ و اهل قدرت اينکه بگوييم کار فرهنگي بکنيم بدون قدرت اشتباه کرديم اينکه بگوييم به زور متوسل بشويم کار فرهنگي نداريم اين فايده ندارد اينکه مي‌گويند امام جمعه هم دستش اسلحه باشد هم زبانش موعظه يعني قدرت و کار فرهنگي يعني فرهنگ وقدرت بايد با هم باشد يعني بايد کار فرهنگي کرد.

4- كسي كه نماز جمعه را سبك شمارد منافق است

اگر کسي نماز جمعه را سبک بشمارد اين نشانه‌ي نفاق است. اگر کسي نرفتنش به نماز جمعه نشانه‌ي بي اعتنايي به نظام اسلامي باشد اين نشانه‌ي نفاق است نمازي که بايد مردم اطلاعات عمومي پيدا کنند نماز جمعه دو رکعت است به جاي دورکعتش دوتاخطبه است ولذا مي‌گويند وقتي امام جمعه خطبه مي‌خواند شماگوش بدهيد خطبه هاي نماز جمعه را بايد گوش داد چون به جاي دو رکعت نماز حساب مي‌شودحالا يکي از خطبه‌ها سفارش به تقوا و تفسير و اينطور چيزها باشد يکي از خطبه‌ها «يخبرهم بما وقع في الْآفَاق‏» امام رضا(ع) مي‌فرمايد يخبر يعني خبر بدهد اما م جمعه به مردم يخبرهم يعني به مردم خبر بده به چه چيز خبر بدهد «بما وقع في الْآفَاق» حوادث جهان را به مردم خبر بده ومردم هفته‌اي يک بار خبري از دهان از يک آدم با تقوا خبرها‌ي دنيا را بشنوند «يخبرهم بما وقع في الْآفَاق» وخيلي قشنگ مهندسي را حساب کنيد دين ما مهندسي اش آدم را خيلي گيج مي‌کندکه نماز ما چندرقم داريم نماز تنهايي داريم تکي آدم نماز بخواند نماز تکي چيست نماز تکي اين است که نماز شب بخواني نماز شب را گفتند در خانه بخوانيد آدم نماز مستحبي را در خانه بخواند بهتر است تادر مسجدبخواند يک نماز داريم نماز جماعت يک نماز داريم نماز جمعه است که همه‌ي شهر يک جا باشد که هويتش به اين است که هم عبادت است هم اجتماع است هم سياست است هم خاري است در چشم دشمنان يعني دشمن وقتي بخواهد ببيند امت اسلامي وفادار هستند يا نيستند ميزان الحراره‌ي وفاي مردم با نظام شرکت د رنماز عيد ودر نماز جمعه است تا مادامي که نماز جمعه است مردم وفادارند همين که نماز جمعه خلوت شد پيداست که مردم يک خورده دلسرد شده‌اند ولذا نماز جمعه ميزان الحراره‌ي وفاداري ماست نمازي که بايد به جماعت خواند.

5- نماز جمعه بايد به جماعت خوانده شود

در نماز جمعه تعدادي معين شده‌اند که بايد حتماً به جماعت خوانده شود. نماز جمعه تنهايي نمي‌شود حتي گفته‌اند زنداني‌ها را با پليس بياوريد. از زندان بياوريد نماز جمعه خطبه‌ها را گوش بدهند. بعد بروند يعني اگر افرادي به دليلي مجرم هستند يا مقصر يا به هر دليلي زندان هستند، نبايد اينها از فرهنگ محروم بمانند. حالا بدهکار است پول نداشته بدهد به هر حال خلافي کرده است زندان رفته اما آدم زنداني معنايش اين است که از مسائل جامعه عقب بماند از مسائل فرهنگي عقب بماند زندان رفتن يعني گاهي وقتها ما کاري را مي‌کنيم بيش از جرمش جرم مي‌کشد اين آقا خلاف کرده برود زندان چرا ديگر از نماز جمعه محروم بماند ولذا داريم اينها را با پليس بياوريد نماز جمعه خطبه‌ها را گوش بدهند بر گردانند قبل از روز جمعه سفر سفارش نشده است گفتند صبر کنيد خطبه‌ها را گوش کنيد بعد برويد مسافرت يعني حضور در صحنه بايد باشد مگر اينکه سفري در راه خدا باشد سفري که تحصيلي است دانشجو است يا جبهه است اگر سفري مهم است انجام دهد اما اگر سفرعادي است بعداز خطبه‌ها برود از روز قبل گفتند خودتان را آماده کنيد داريم که شب جمعه که نماز مي‌خوانيد مستحب است به جاي «قُلْ هُوَ اللَّهُ» سوره‌ي جمعه رابخوانيد در سوره‌ي جمعه هم همين آيه است «إِذَا نُودِي... » يعني شب جمعه که نماز مغرب يا عشاء مي‌خوانيد در نماز شب جمعه اين آيه را بخوانيد سوره‌ي جمعه اين آيه را بخوان تا يادت نرود که فردا جمعه است يعني ازشب جمعه آماده باش طبل آماده باش حديث داريم که وقتي اذان مي‌گويد الله اکبر شما هم بگو الله اکبر يعني اين هماهنگي کنيد با همديگر از شب جمعه اين تو گوشت برود که وقتي صداي نماز جمعه شنيدي در مغازه را ببند يعني به بازار ي‌ها مي‌گويد از شب جمعه خودتان را آماده کنيد «ذَرُوا الْبَيْعَ» مغازه را ببند

6- در نماز جمعه مراعات حال يكديگر را بكنيم

حضرت امير مي‌فرمايد که اگر شب جمعه غذايي مي‌خوري که فردا ضعفت مي‌گيرد حتي دارو سعي کن مصرف نکني که از نماز جمعه محروم نشوي. شب جمعه پياز نخوريد براي اينکه فردا در نماز جمعه ممکن است بوي پياز مردم را اذيت کند. خيلي قشنگ است دين اين زيبايي‌ها‌ي دين آدم را کلافه مي‌کند. از شب جمعه پياز نخور براي اينکه فردا يک نفر بغلت نشسته اذيت نشود. ما راحت اذيت مي‌کنيم مردم را. هر جا بخواهيم ماشينمان را موتورمان را دوبله پارک مي‌کنيم هر جابخواهيم راه بندان مي‌کنيم هر جا بخواهيم راحت برايمان مردم انگارآزاديم هر کاري مي‌خواهيم بکنيم يکي از بستگانمان مي‌ميرد بلندگو مي‌گذاريم يک بار براي هفتش يک بار براي ختمش يک بار براي چهلش يک بار براي سالش يعني يک پيرزن يک پيرمرد ياجوان يا هر کس که از دنيا رفت چند بار بلند گوي مسجد مردم را زجر مي‌دهد خيلي راحت مردم را اذيت مي‌کنيم. اذيت به مردم اشکال دارد.

يکي از علماي شهر شما آقاي ناصري که امام جمعه‌ي شهر کرد است. آقاي ناصري امام جمعه‌ي محترم شهر کرد يزدي است. ايشان براي من مي‌گفت: حالا چون شما هم يزدي هستيد دو سه تا خاطره‌ي قشنگ نقل مي‌کرد. يکي مي‌گفت من اعلاميه‌هاي امام را در مکه پخش مي‌کردم زمان شاه. حکومت آنوقت ما را گرفت و دو سال در زندان سعودي بوديم. بعد از دوسال آزاد شديم و آمديم نجف وخدمت امام رسيديم و امام هم شناخت که ما به خاطر پخش اعلاميه‌ها‌ي امام دو سا ل زندان صعودي بوديم در کشور آنجا به هر حال مي‌گفت مي‌خواستيم داماد بشويم يک پولي مي‌خواستيم از امام بگيريم قرضي به اما م گفتيم ما مي‌خواهيم داماد بشويم دو سال هم زندان بوديم به خاطر شما شما ده هزار تومان به ما قرض بدهيد شش ماه ديگر من به شما مي‌دهم امام فرمود مانعي ندارد ده هزار تومان امام قرض داد مي‌گفت شش ماه يا دو ماه يادم نيست ده روز به آخر وقت مانده امام پيغام داد به آقاي ناصري بگوييد: ده روز ديگر بايد پولت را بدهي آماده باش. مي‌گفت: ما خيلي جاخورديم. امام بالاخره نگفت تو جوان طلبه رفتي مکه بخاطر ما دو سال زندان بودي. حالا ما اين ده تومان را از تو نگيريم. گفت حساب حساب کاکا برادر! قرض کردي بايد بدهي. گفتي شش ماه، سر ده روز بده. اين خيلي براي ما مهم يعني امام خلاصه به کسي باج بدهد با کسي رو در بايستي کند. در رودربايستي بماند خيلي رک گفت: که بگوييد ده روز ديگر پول را بدهد.

مردم براي اينکه يک رأي جمع کنند کدخدا يا شوراي اسلامي يا وکيل بشوند اوه انقدر پلوي مفت مي‌دهند آنقدر تبليغات مي‌کنند اين قدر باج مي‌دهند اين را ببين آن را ببين امام رهبر دنيا شد رهبر مسلمانان شد وحتي وام به کسي ده روز بيش از مدت نداد.

7- حق الناس را رعايت كنيد

خاطره خاطره‌ي دوم که راجع به حق الناس است. ايشان مي‌فرمود: امام آمد نماز بخواند پشت در کفش بود. امام نگاه به کفش‌ها کرد برگشت. گفتيم: آقا مردم در سالن نشسته‌اند. منتظرنماز جماعت هستند. بفرماييد نماز بخوانيد. فرمود: من اگر بيايم و نماز بخوانم بايد پايم را بگذارم روي کفش مردم. آخر چرا من بايد پايم را بگذارم روي کفش مردم؟ گفتيم: آقا راضي‌اند. گفتند: راضي باشند. من پا روي کفش مردم نمي‌گذارم. برگشت! گفتيم آقا چه مي‌کنيد؟ گفتند بگو نماز فرادي بخوانند. گفتيم آقا ما کفش‌ها را کنار مي‌زنيم. فرمود کفش‌ها را کنار بزني، اين لنگه کفش‌ها قاطي مي‌شود وقتي برگردند عمر مردم تلف مي‌شود. بايد دنبال لنگه‌ي کفششان بگردند. چرا به مردم ظلم کنم؟

ببينيد اين دين ما اين است وقتي دين معنايش اين است اين که ما فکر مي‌کنيم حالا که صدايمان خوب است حق داريم سحر خواني کنيم؟ حق داريم قرآن بخوانيم؟ حق داريم... نه شما حق نداريد، عزاداري کنيد به نحوي که مردم آزاري بشود مردم آزاري به هيچ دليلي نماز جمعه را مي‌گويد شب جمعه پياز نخور. فردا در نماز جمعه ممکن است بوي پياز بدهي خيلي وقت‌ها که مي‌رويم به نماز جمعه سجاده مي‌بريم بعد از نماز جمعه سجاده را برمي‌داريم همين طور هرکسي سجاده اش را بر مي‌دارد کمک مي‌کند هي تکان مي‌دهيم يک گردوخاکي بلند مي‌شود که اينطور نبايد باشد تکان داد ن سجاده سجاده را تا کن ببر خانه تکان بده حتي مسافرت شما مي‌رويد مشهد مي‌روي هر مسافرت زيارتي يا غير زيارتي نگو حالا ما مسافريم اگر مسافر در نماز جمعه شرکت کند ثوابش بيش از افراد همان شهر است.

8- نماز جمعه كفاره گناهان يك هفته‌ي انسان است

نماز جمعه کفاره‌ي گناهاني است که انسان در طول هفته انجام مي‌دهد البته مادامي که گناه کبيره را رهاکند اگرگناه کبيره نکرده باشيم، گناهان کوچک را نماز جمعه گناهان اين هفته تا آن هفته را گناهان کوچک را مي‌بخشد کفاره است. اگر کسي کارگري گرفته روز جمعه کارگر گفت مي‌خواهم بروم نماز جمعه اين را جلويش را نگيرد البته ممکن است کارگران هم به اسم نماز جمعه جيم شوند اين هم هست ولي اگر کارگري واقعا جيم نمي‌شودمي گويد مي‌خواهم بروم نماز جمعه اجازه اش بدهيد وقتي زنداني را مي‌گويند اجازه اش بدهيد ولي خوب کارگر که زنداني نيست هر کس سه جمعه پي در پي بدون عذ ر موجه نماز جمعه را ترک کند نامش در دفتر منافقين ثبت مي‌شود «مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثاً مُتَتَابِعَةً لِغَيْرِ عِلَّةٍ كُتِبَ مُنَافِقا» (مستدرك/ج6/ص 9) کسي سه هفته پشت سر هم نماز جمعه نرود بدون دليل حتي داريم اگر جواني مسجد نمي‌آيد دخترتان را به او ندهيد. چون اين جواني که پشت مي‌کند به جامعه جامعه هم پشت کند به اين جوان مقابله به مثل کنيد چرا مسجد نمي‌آيي نمي‌گوييم برو اين مسجدممکن است آقاي مسجدرا قبول نداشته باشد برو يک مسجد‌ي که آقايش را قبول داري ولي اگر جوان گفت آقا اصلامن با جامعه‌ي اسلامي نمي‌خواهم بروم در جمعيت اگر کسي بي اعتنايي شد به جمعيت اسلامي خوب جمعيت اسلامي هم نسبت به او يک... آنوقت شما مي‌دانيد اگر به همين حديث عمل کند مسجد ما پراز جوان مي‌شود داريم هر کس نمي‌تواند برود نماز جمعه مبلغي صدقه بگذارد تا کفاره‌ي عدم حضور او در نماز جمعه باشد اين روايت را شيعه نديدم اهل سنت اين روايت را نقل کرده‌اند در کنز العما ل حديثش آمده است يعني نماز جمعه جوري است که به هرحال مثل يک وقت هايي که مي‌گويند سفر نحس است داريم که مثلا در فلان روز سفر نکنيد در عين حا ل روايت داريم که اگر لازم شد سفر بکنيد منتهي صدقه بگذاريد کنار که دفع بلا بشود حديث داريم که پيغمبر فرمود هر کس نماز جمعه نرود از روي انکار يعني مي‌گويد من اصلا قبول ندارم يا استخفاف وسبک شمردن اين را خداهميشه کارش را جمع نمي‌کند يعني هميشه در زندگي اش تاب مي‌دهد يعني هر طور بخواهد خودش را جمع وجور کند نمي‌تواند اگر کسي حديث از پيغمبر است صلي الله وآله وسلم کساني که نماز جمعه نمي‌روند از روي استخفاف يعني مي‌گويد ول کن بابا برو بابا کساني که نماز جمعه را تحقير مي‌کنند اين زندگي اش هميشه تاب مي‌خورد وخدا هيچوقت زندگي اش را جمع نمي‌کند يعني آب خوش نمي‌گذارد از گلويش پايين رود هر چقدر جمع مي‌کند مرتب پخش مي‌شود اين حديث از اهل شيعه است.

9- خطبه‌هاي نماز جمعه را طولاني نكنيد

خطبه هاي نماز جمعه بايد طولاني نباشد حديث داريم دوره‌ي آخر الزمان خطبه‌ها را طولاني مي‌کنندسوره‌ها را کوچک مي‌کنند حرف خودش را مي‌کشد حرف خدا را کم مي‌گذارد خطبه را کوچک کنيداما به جايش عوض قل هوالله مثلا سوره جمعه را بخوانيد يا سوره‌ي منافقون را بخوانيد چون داريم رکعت اول سوره‌ي جمعه خوانده شود يک صفحه است و رکعت دوم سوره‌ي منافقون آن هم تقريبا يک صفحه‌ي قرآن حالا انتخاب اين دو سوره مهندسي مي‌خواهد سوره‌ي جمعه يعني اتحاد ملي يعني خودتان را جمع کنيد رکعت دوم که منافقون بخوانيد يعني بايد مواظب باشيد ازتوطئه‌ها يعني هم خودي‌ها به هم متصل بشويد وبدانيد وظيفه تان چيست خودسازي است فکر نکنيد آدم خوبي هستيد «إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوْا الْمَوْتَ» (جمعه/6) سوره‌ي جمعه آياتي است که «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ» (جمعه/1) هستي سبحان الله مي‌گويد تو چرا غافل هستي اگر فکر مي‌کني آدم خوبي هستي نبايد از مرگ بترسي اگر از مر گ مي‌ترسي پيداست گير داري اين يک مقداري سوره‌ي جمعه نکاتي درونش است رکعت دوم نماز جمعه سوره‌ي منافقين است البته خطبه‌ها هم گاهي مربوط به خطيب است خطيب گاهي وقتها يک جوري حرف مي‌زند وحرفهايي مي‌زند هم خود بيانش وهم مطالبي که مي‌گويد جاذبه دارد تا چهل دقيقه هم جاذبه دارد تا نيم ساعت هم جاذبه دارد گاهي وقتها جاذبه ندارد اگر جاذبه ندارد افرادي از من پرسيدند ما چقدر سخنراني کنيم مي‌گويم آيا حرف زدنت جاذبه دارد يا جاذبه ندارداگر جاذبه دارد چون مردم دفعه‌ي اول آدم هايي که عاشقند پا منبرهمچين گوش مي‌دهند.. يعني حرف را در هوا مي‌پرد مي‌گيرد چون اين عاشق است عاشق حرفها است اما يک عده از مردم عاشق نيستند آدم هايي که عاشق نيستند اين طوري گوش نمي‌دهند همچيني گوش مي‌دهند اين ديگر عاشق نيست معمولي است بعضي آدم‌ها خسته شده‌اند کلافه‌اند مي‌خواهندآقا تمامش کندديگر خسته مي‌شوند بعضي از افراد که پامنبر نشسته‌اند ديگر دارند منفجر مي‌شوند نگاه کن به قيافه ببين آنکه پاي منبر نشسته عاشق است فارغ است تشنه است بسته است ليز است فراري است يعني با همين نگاهها نگاه کن ببين «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ» شراب به چند دليل حرام است ولذا کسي که انگور بکارد و به قصد اينکه بدهد شراب کندکشاورزش هم مورد لعنت است فروشنده انگور خريدارانگور به قصد شراب بخرند بفروشند کارخانه‌اي که شراب مي‌سازد کارخانه‌اي که بطري مي‌سازد کارتني که بطري‌ها را داخلش مي‌گذارند کاميوني که بطري‌ها را حمل ونقل مي‌کندآن کسي آنها را سرو مي‌کندفروشند ه خريدار همه ده گروه در شراب.. شراب هم براي کليه براي مغز براي چشم براي نسل ضررهاي زيادي دارد اما قرآن مي‌گويد شراب نخوريد چرا براي اينکه مي‌گويد «وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنْ الصَّلَاةِ» (مائده/91) يعني شراب نخور تورا از نماز با ز مي‌دارد اگر دادوستد ما را از نماز باز داشت چه يعني مشغول تجارت زعفران نبات فرش پتو سيب زميني پياز هر چيز اگر کسي مشغول تجارت است و تجارتش اورا از نماز باز مي‌دارد اين تجارت هم خاصيت شراب دارد نه از نظر مراجع تقليد وتوضيح المسائل علمي نمي‌خواهم بگويم معامله حرام است اما خاصيت شراب را دارد چون قرآن وقتي مي‌خواهد بگويد شراب نخور مي‌گويد شراب نخور از نماز باز مي‌دارد پس هرکاري که مارا ازنماز باز داشت حتي استاد دانشگاه دارد درس مي‌دهد د رفرمانداري جلسه گرفتندمسئولين هر درس وبحث وکارسياسي اجتماعي اقتصادي داري مي‌نويسي امام رضا داشت مي‌نوشت صدا اذان راکه شنيد قلم را انداخت هر کاري که ما را از نماز باز بدارد مثل شراب است حالا اگر ما نمي‌توانيم هميشه اين کاررابکنيم متاسفانه متاسفانه متاسفانه وقت اذان مغازه هاباز است لااقل روز جمعه مغازه را ببنديد لااقل ماه رمضان ظهر‌ها که مي‌شود يک پرده بکشيدبنويسيدبه مناسبت نماز بيست دقيقه تعطيل به هر حال «فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ» نماز ذکرالله است «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) خدايا خيلي نماز جمعه مي‌توانستم برويم نرفتيم خيلي نماز اول وقت مي‌توانستيم بخوانيم نخوانديم خيلي مي‌توانستيم از دانشمندان چيزي ياد بگيريم نگرفتيم خيلي از لحظه هاي عمرمان را مي‌توانستيم به خدا نزديک بشويم دور شديم خيلي کار غلط از ما سر زده خيلي غفلت خدايا تو را به حق محمد وآل محمد تمام تقصير‌ها وقصور‌ها را ببخش وبيامرز از الان تا ابدتوفيق جبران عنايت بفرما مزه‌ي عبادت را بر ما بچشان وتوفيق بده مزه‌ي عبادت را به نسل آينده بچشانيم به امام زمان کسي سلام مي‌کند به نمازش سلام بکنيد «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي» مهدي جان سلام بر نمازت «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ» مهدي جان سلام بر رکوعت «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَسْجُدُ» مهدي جان سلام بر سجده‌هايت «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ» مهدي جان سلام بر قرائت حمد و سوره‌ات «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ» مهدي جان سلام بر «لااله الا الله» گفتنت. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ...» يعني امام زمان يک سلام به خودش مي‌دهيم و يک سلام هم به رکوع و سجودش و قرائتش و سخنانش نماز نماز است. خدايا ما را از برپاکنندگان نماز قرار بده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»


برچسب‌ها:
[ برچسب:, ] [ 16:0 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در ذیل آیه ۱۴ سوره عنکبوت درباره طول عمر امام زمان(عج) می‌نویسد:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»­

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان هزار سال، به استثناى پنجاه سال، درنگ کرد-ولى جز اندکى از مردم به سخن او گوش ندادند- پس طوفان (قهر خداوند) آنان را در حالى ­که ستمگر بودند، فرا گرفت.

نکته‌ها:

۱٫ قرآن، با بیان عمر طولانى انسان­‌های گذشته، آن را امری ممکن و شدنی خوانده است.«أَلْفَ سَنَهٍ»

۲٫ تنها پیامبرى که مدت رسالتش در قرآن بیان شده، حضرت نوح(ع) است، البته ۹۵۰ سال، مدت رسالت آن حضرت تا زمان طوفان است، اما مدت پیامبری ایشان پس از طوفان و سال­‌های عمرش بیان نشده است.

۳٫ عمر طولانى دادن به بشر، برای خداوند محال نیست؛ همان­گونه که او حضرت مهدى(عج) را قرن‌ها زنده نگه داشته تا حکومت عدل جهانى را بر پا کند، گر چه جسم تمام مردم پس از کهولت سن فرسوده می‌­شود، ولى آن حضرت به گفته بزرگان دین، همچنان در چهره انسان چهل­‌ ساله ثابت است و این جاى تعجب نیست.

در صورت همه‏ ما، موى ابرو و مژه ده‌‏ها سال ثابت است، در صورتى که موى سر و صورت همواره در حال تغییر و تحول است، با آنکه آب و غذا و هوا و محل هر دو مو، یکى است. آرى! خداوند می‌‏تواند انسانى را ثابت و دیگران را متغیر قرار دهد.

۴٫ گاهی پرسیده می‌شود که چگونه عمر بیش از هزار سال حضرت مهدى(عج) را باور کنیم؟ 

پاسخ آن است که در آیه‏ ۲۵۹ سوره‏ بقره مى‏‌خوانیم: شخصى ـ که به گفته‏ روایات و تفاسیر، عُزیر نام داشت ـ از کنار یک آبادى عبور می­‌کرد که دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود و مشخص بود که مدتی طولانى از مرگ ساکنین آن­جا و زمان تخریبش می‌‌گذرد، با خود گفت: «خداوند چگونه ساکنین اینجا را پس از مرگشان زنده مى‌‏کند؟».

خداوند در همان لحظه جان او را گرفت و پس از صد سال زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردى؟»، گفت: «یک روز یا بخشى از یک روز!»، خداوند فرمود: «نه؛ بلکه صد سال است که در اینجا مانده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود که همراه داشتى، نگاه کن که با گذشت سال­ها تغییر نکرده است، به الاغ خود نگاه کن که هیچ اثرى از آن باقى نمانده است، ما زنده شدن تو را نشانه و حجتى براى مردم قرار مى‏‌دهیم، اکنون به استخوان‏هاى الاغ مرده خود بنگر و ببین که چگونه آن­ها را به هم پیوند مى‏‌دهیم و بر آن­‌ها گوشت مى‏‌پوشانیم و زندگى دوباره به آن مى‌­بخشیم‏».

بنابراین آیه، غذا و نوشیدنى به مدت صد سال تغییر نکرد، در حالى ­که به طور طبیعى می­‌بایست پس از چند روز فاسد مى‏شد، صد سال برابر ۵۲۰۰ هفته است و خداوند غذایى که فقط یک هفته سالم می­‌ماند را ۵۲۰۰ برابر عمر طبیعى‏‌اش سالم نگاه داشت، اکنون به سراغ عمر امام زمان(عج) مى‌‏رویم که هنوز حتى به حد ۲۰ برابر عمر طبیعى نرسیده است، بنابراین نه دلیل عقلى بر محدود کردن عمر انسان داریم و نه عمر طولانى، چیز محالى است.

از طرفى تعجب ما از طولانى بودن عمر به خاطر مقایسه آن با خودمان و قدرت محدود خودمان است، در حالی ­که نمونه‏‌هاى دیگرى از طول عمر نیز در تاریخ و طبیعت وجود دارد؛ از جمله: مدت رسالت حضرت نوح(ع) ۹۵۰ سال، اصحاب کهف و خواب چند صدساله آن­ها، عمر چندین هزارساله نوعى ماهى و برخى از درختان و… . آرى! خداوندى که به استخوان، قدرت شنیدن و به پیه چشم، قدرت دیدن مى‌‏دهد، مى‏‌تواند عمر انسان را نیز طولانى کند.

متأسفانه برخی در پذیرفتن مسائل منطقی دین، دیرباور هستند، اگر یک روزنامه‏ خارجى گفته باشد که یک ماهى در اقیانوس اطلس پیدا شده است که سه میلیون سال عمر دارد، فوراً باور می‌کنند، اما اگر ۱۵۰ حدیث داشته باشیم که امام زمان(عج) زنده است و هزار و سیصد سال عمر دارد، مى‏‌گوید: از نظر علمى نمى‌‏شود!


برچسب‌ها:
[ برچسب:مهدویت, ] [ 16:6 ] [ منتظر ظهور ولیعصر ]

.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

منتظر ظهور به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ هدیه ای است به صاحب الزمان...ای منتظر ظهور به امید فرج سرور جهانیان آقا صاحب الزمان (عج)یک صلوات عنایت بفرمایید...
آرشيو مطالب
خرداد 1394
ارديبهشت 1394 فروردين 1394 اسفند 1393 بهمن 1393 دی 1393 آذر 1393 تير 1393 خرداد 1393
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 74
بازدید هفته : 223
بازدید ماه : 299
بازدید کل : 51844
تعداد مطالب : 114
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


سوره قرآن مم سوره قرآن حباب ابزار احادیث ائمه اطهار علیه السلام بصورت تصادفی
ک
دعای عظم البلا کد دانشنامه مهدویت مهدویت امام زمان (عج) کد پخش زنده اماکن متبرکه پخش زنده حرم